اخلاق/ اخلاق در خانه/جلد دوم/ جلسه هيجدهم


نمونه‌اش را شما با چشم خود ديديد و نيازي به آوردن مثال و الگو از تاريخ نيست. شما حيات حضرت امام(قدّه) و مرگ ايشان را ديديد، و الآن قبر آن حضرت را مي‌بينيم. علّت اينهمه عظمت فقط يك چيز بود. آن هم «خلوص».

قبل از انقلاب هم كه به ظاهر قدرتي نداشت، يكي از نزديكان شاه به قم آمده و به يكي از مراجع بزرگ تقليد گفته بود: اسم آيت‌الله خميني را نمي‌توانيم پيش شاه بياوريم. زيرا با شنيدن اين نام به خودش مي‌لرزد و رنگش تغيير مي‌كند.

خود حضرت امام (قدّه) مي‌فرمودند: دفعه ی اوّل كه مرا گرفته بودند، تا بيرون از قم مي‌ترسيدند كه من نماز بخوانم. در آن طرف قم فقط حاضر شدند ماشين ترمز كند و من دستم را روي خاك بزنم و حركت كند. منهم دستم را روي خاك زدم و در همان حال نماز خواندم. ديدم دارند مي‌لرزند. گفتم چرا مي‌لرزيد؟ از چه مي‌ترسيد؟ (با اينكه درجه‌هاي بالايي داشتند).

بعد هم ديديد كه جهان از او مي‌ترسيد؛ و الآن هم آمريكا از اسمش مي‌ترسد. هيچ كس را سراغ نداريد از زمان پيغمبر اكرم(ص) تا به حال كه اينگونه پيكرش تشييع شده باشد. هيچ قبري را مردم به اين سرعت و به اين مجلّلي درست نكردند و همه ی اينها به خاطر خلوص امام بود.

بعد از فوت حضرت آيه الله العظمي بروجردي، ايشان حاضر نبودند مرجعيّت را بپذيرند. اما وقتي كه قضيّه ی ايالتي و ولايتي پيش آمد، ايشان از همه جلوتر آمدند، اعلاميّه دادند و فرياد زدند و بالاخره دلش براي اسلام مي‌تپيد و هيچ رنگي جز اسلام نداشتند. و اين همه عظمت در اين دنيا داشتند چه رسد به آخرت.

خداوند مي‌فرمايد: روزه مال من است و پاداش آن خود من هستم نه بهشت يا چيز ديگر. از عباداتي كه كمتر آلودگي پيدا مي‌كند، روزه است. ريا و تظاهر در آن كمتر است. مگر اينكه خود روزه‌دار آن را خراب كند. شخصي در آفتاب ايستاده بود و نماز مي‌خواند. كسي گفت: به به! چه نماز با حالي! آن شخص نماز را شكست و گفت: خبر نداري من روزه هم هستم!

گاهي اينجور است. اگر اينطور باشد، دنيايش خراب است و آخرت هم بايد با صورت در آتش بيفتد.